معبری به آسمان

معبری به آسمان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

شادی و شادکامی عنصر جدایی ناپذیر از زندگی منتظر امام عصر"عج"

29 مرداد 1394 توسط طلبۀ کوچک

“انتظار” روایت اشتیاق به زندگی است، شوق رسیدن به زیبایی ها و التزام به خوبی ها که زیر سایه ی صاحب انتظار، امام مهدی(ع)،

این زیبایی ها و نیکی ها به گونه ای تفسیر می شود که به زندگی منتظر جان تازه ای می بخشد..

انتظار به معنای صحیح آن، پیوندی ناگسستنی با فطرت آدمی دارد و از آنجا که منطق انتظار، یک منطق هویت بخش و دارای اصالت است، ملزومات آن مانند شادی نیز باید از چنان قوام و اصالتی برخودار باشد که شایستگی زندگی یار امام عصر(ع) بودن را داشته باشد.

 

نیاز بشر امروز :

شادی مثل هر امر بدیهی دیگر، نیاز طبیعی بشر است که مانند بقیه ی نیازها به دنبال پاسخ به آن است. قرار گرفتن در عصر زندگی بی روح ماشینی که شاید “عصر خستگی ها و شلوغی ها” نام مناسبی برای آن باشد، ضرورت تأمین این نیاز فطری و روحی را بیشتر نمایان می سازد.

شکی نیست که همه ما به طور فطری طالب حالات مطلوب، مطبوع و خوشایند هستیم و شادی همان مطلوب است و بیشتر از تعریف نیاز به تحلیل دارد.[1]

شادی مفهومی کلی است که سیطره ی آن مفاهیمی چون فرح، نشاط، بهجت، سرور، انبساط خاطر، را شامل می شود که با توجه به گستره معنایی که دارد می توان آن را در دو بُعد بررسی نمود که گاهی نیز با یکدیگر، همپوشانی دارند.

 

*شادی درونی *

احساس خوشایندی که در دنیای درون فرد شکل می گیرد و حس رضایت مندی به او می دهد. نتیجه این رضایت همان شعفی است که جان را به وجد می آورد. بهجت، انبساط خاطر و سرور، دارای چنین معنایی هستند.

در فرهنگ دینی، شادی، همان سرور است، رسیدن به اوصاف پنهانی و قلبی و دست یابی به منفعتی که مصلحت دین و دنیای شخص را تضمین می کند.[2]

شادی همان انبساط درونی است که انسان همواره با رسیدن به مطلوب و برآورده شدن مقصود به طور حضوری آن را در خود احساس و درک می کند و معمولا با تبسم همراه است.[3]

*عوامل شادی درونی در زندگی مهدوی

این گروه از عوامل مربوط به احیای ارزش ها ست که نتیجه آن، آرامش توأم با شادمانی است.

1. تجربه های معنوی روزانه: شعفی که در تجارب معنوی ایجاد می شود غیر قابل توصیف ترین هیجان های مثبت است که جان انسان را شیرین می کند.

راه یابی به حریم با عظمت امام عصر(عج) ایجاب می کند که اعمال عبادی مستمری در برنامه ی روزانه منتظر وجود داشته باشد تا روح او را به چنان زلالی برساند که تحمل پیوند با روح و جان عالم خلقت، یعنی امام عصر(عج) را داشته باشد.

از آنجا که ماهیت تکالیف دینی با نظام آفرینش همسو است و این همراهی را می توان در کشفیات علمی یافت، دریافت هایی که حقیقت دینداری را شیرین تر و گواراتر می کند. در این راستا، گریزی بر رابطه نماز و سحرخیزی در دایره دانش پزشکی می زنیم.

فرایند های جسمی و روانی انسان ارتباط تنگاتنگ با تغییرات ناقل های عصبی دارد. ناقل های عصبی مواد شیمیایی بسیار ریزی هستند که هر گونه تغییری در آن ها موجب تحولی در جسم و روان می شود. “دوپامین” یکی از این ناقل هاست که منجر به ایجاد شادی در انسان می شود و کاهش آن ایجاد ناراحتی و نومیدی در فرد می کند، که در صورت خوابیدن فرد در ابتدای شب و سحر خیزی، مقدار لازم دوپامین ترشح، و شادی مورد نیاز تامین می شود. از دیگر مواد شیمیایی داخل بدن كه به طور غیر ارادی سبب شادی انسان می شود و به او شعف و نشئه بی نظیر می بخشد، ماده ای به نام “كورتیزول” است كه میزان آن در داخل بدن انسان در ساعات سحرگاهی به شدت افزایش می یابد و در صورت بیداری در این ساعات، خوشی سرمست كننده ای نصیب او می شود كه بی شك در تمام طول روز تاثیرگذار است.

در دیدگاه معنویت گرای اسلام و به خصوص جهان بینی مبتنی بر اختیار شیعه، انسان می تواند خود، رأسا و مقتدرانه در برقراری عدل در وجود خود (با ایجاد تعادل ناقل های عصبی) یعنی زدودن انحرافات از زندگی خود، قیام كند و بدون از دست دادن فرصت، صفات نامطلوب را با ملاك ارزش گذاری دین، یك به یك، از سر راهش بردارد و به آرامش ابدی، نائل شود. دین به انسان ابزارهای توانمندی مثل نماز و دعابخشیده است که تعادل ناقل های عصبی را به بهترین و مطلوب ترین شكل ممكن دربدن انسان، برقرار می سازند .[4]
زنگ نماز قانونی؛ شرکت در نماز جماعت کاملا اختیاری است.

بنابراین علت تاکید متون دینی بر بیداری صبحگاهی مشخص می شود، در زندگی مهدوی نماز به طور کلی و خصوصا نماز امام زمان(عج) می تواند به عنوان واكسن پیشگیری و درمان افسردگی به شمار آید.

2. پرهیز از گناه: برای شخصی که وجودش وابستگی با امام عصر(عج) پیدا کرده بگونه ای که امام را مالک بر جسم و جان خویش می بیند، به خوبی این درک ایجاد شده است که گناه، باعث رنجش امام و مانعی برای ظهور ایشان خواهد بود.بنابراین با پرهیزکاری، وجود امام را خرسند می سازد که این رضایت و خشنودی در وجود خود او نیز جاری می شود.

3. تقویت حسّ دیگردوستی: دیگرخواهی با توجه به اهداف حکومت جهانی امام عصر(عج) از ویژگی های شخص منتطر است. که از نمودهای آن می توان به دعای عهد اشاره نمود که منتظر حضرت، هر صبح در عهدی تازه، فارغ از مکان و زمان به نیابت از مومنین عالم به حضرتش درود و صلوات می فرستد و دامنه نیک خواهی را به اندازه عالم امکان، وسعت می دهد.

4. توانمندی در تعریف هدفی والا: رسیدن به کمال بندگی همانطور که آیه شریفه اذعان دارد :

” و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون"[5] .منتظر امام زمان عج زندگی را فرصتی برای دست یابی به سعادت می داند و لحظه های عمر خویش را برای رسیدن به این ابتهاج ابدی سرمایه گذاری می کند.

5. توانمندی در خودیابی: خود آگاهی و یافتن جایگاه وجودی خود در عالم خلقت از مبانی مهم انسان شناسی است.

اینکه چه سطح از عوامل شادی آفرین می تواند باعث اغنای فرد منتظر شود، رشد فکری و عظمت روح او را نشان می دهد.

 

*شادی بیرونی*

این بخش از شادی ها در ظاهر فرد بروز می کند و انفعالاتی است که دیگران نیز به وضوح بازتاب آن را می بینند، مانند رفتارهای مبین شادی.

*عوامل شادی بیرونی در زندگی مهدوی

1. کار، فعالیت، ورزش: انتظار با پویایی گره خورده است و تنبلی و کسالت با منتظر بودن قابل جمع نیست،

از مشخصه های یاران امام منتظَر، برخورداری از قدرت و توان جسمی مناسب است.

امام صادق(ع) درباره ی آمادگی جسمانی یاران امام زمان(عج) می فرمایند: هر کدام از یاران مهدی(عج) دارای قدرت 40 مرد هستند، دل های آنان از پاره های پولاد محکم تر است. [6]

2. مسافرت: اسلام برای مسائل عینی و حسی و تاثیر آن در تربیت اهمیت زیادی قائل است از جمله ی آن ها مسافرت است که ره آورد دور شدن از محیط محدود زندگی، بهره مندی از جاذبه های سفر و اندوخته هایی است که از تجربیات فرهنگ های متفاوت و زیبایی بین ظیر طبیعت ایجاد می شود و فشارهای روانی که در اثر تکرار ها و عادت های زندگی بوجود آمده، را از بین می برد یا تاثیر منفی آن را کم می نماید. بدین ترتیب باعث بالارفتن حسن تدبیر و تصمیم گیری شده، احساس رضایت مندی ، در فرد افزایش می دهد.

3. استعمال بوی خوش: استفاده از بوی خوش سیره معصومین(ع) بوده و تاکید زیادی بر آن داشته اند. ایجاد احساس خوشایند و تاثیر مثبت بر جسم از جمله ی فوائد استفاده از بوی خوش است. بوی خوش قلب را محکم می کند و بر توان می افزاید.[7]

4. آراستگی ظاهر: آراستگی از جمله شاخصه هایی است که شخصیت فرد منتظر را می سازد و نشانه ی دینداری شمرده شده و دارای آثاز وضعی است. جامه ی پاکیزه، غم و اندوه را از بین می برد.[8]

به هر حال، روح کمال طلب انسان به دنبال رسیدن به هر آن چیزی است که موجب انبساط خاطر او با تحقق آرزوها و امیالش شود. در جغرافیای انتظار و یاری امام زمان(عج) این مسرت و بهجت به بالاترین شکل خود تحقق می یابد و شادی و شادکامی جزء جدایی ناپذیر از زندگی منتظران امام عصر(عج) است اما از آنجایی که هر شادی نیاز به امنیت دارد، به جدیت از حریم شادی های زندگی اش مراقبت می کند تا حریم آن با گناه آلوده نشود و رضایت و رضوان خدای سبحان و خشنودی حضرت مهدی(عج)، را کسب نماید زیرا این رضایت در جسم و جان او نیز جریان خواهد یافت.

 

 

پی نوشت ها:

1- مصباح یزدی،محمد تقی، شادی و غم در قرآن، نشریه معرفت، شماره 84

2- کمیلی، مهدی، شادی نشاط جوانی اسلام، ص 13، قم، زمزم هدایت

3- همان، ص 13

4- ملک محمدی، مجید، ۴۰ نکته پزشکی پیرامون نماز

5- ذاریات/56

6- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار ، ج 52، ص 327

7- کلینی، اصول کافی، جلد 6، صفحه 510، حدیث 3

8- حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ص 346


 1 نظر

اشفعی لنا فی الجنه

26 مرداد 1394 توسط طلبۀ کوچک

 میلاد شفیعهٔ در جنّت (سلآم الله علیها) بر محبّینشان مبارک باد…

 در تسبیحات حضرت فاطمهء زهرا (سلآم الله علیها):

۳۴ مرتبه “الله اکبر”
۳۳ مرتبه “الحمد لله”
و ۳۳ مرتبه “سبحان الله” می‌گوئیم…

 امّا در زیارت حضرت فاطمۀ معصومه (سلآم الله علیها):
۳۴ مرتبه “الله اکبر”
۳۳ مرتبه “سبحان الله”
و مرتبه ۳۳ “الحمد لله” می‌گوئیم…

 علت این جابجا گفتن “سبحان الله” و “الحمد لله” در زیارت حضرت فاطمۀ معصومه (س) شاید این باشد:
آیهء دهم سورۀ یونس (ع) در مورد کسانی که «در بهشتند»، می‌فرماید:

دعْوَئهُمْ فِيهَا «سُبْحَانَكَ» اللَّهُمَّ وَ تحَيَّتهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَ آخِرُ دَعْوَئهُمْ أَنِ «الحْـــمْــــدُ لِلَّهِ» رَبِّ الْعَلَمِينَ…

در آن جا (یعنی بهشت) دعايشان اين است: بار خدايــا! تو منزّهى. و درودشان در آن جا سلام است، و پايان دعايشان اين است: سپاس خداى را كه پروردگار جهانيان است…

یعنی دعای بهشتیان، اول: “سبحانک اللهم” است و بعد: “الحمد لله"…

معلوم می‌شود که تسبیحات حضرت فاطمۀ معصومه (س) را در بهشت هستیم و می‌گوئیم نه در ارض…

بیشتر نوش جان کنید تا ان شاء الله بهتر معلوم شود:
در زیارت حضرت فاطمۀ معصومه (س) می‌خوانیم:    فاطمة اشفعی لنا «في الجنة»…

یعنی ما را در بهشت شفاعت بفرمایید نمی‌گوئیم: «لـــلجنة» (برای بهشت)…
معلوم می‌شود شفاعت ایشان «در بهشت» است و درجات مؤمنین به شفاعت حضرت کریمهء آل الله (سلآم الله علیها) بالا می‌رود…

  شفاعت، مقامِ شفیع است و شدّت شفاعت در شفیع، شفاعت شده را می‌آورد…
 شفاعت به دوام و باقی بودن شفیع (یعنی حضرات آل الله علیهم السلآم)، دائمی و باقیست و اینطور نیست که مؤمنی که به شفاعت حضرات آل الله(ع) وارد بهشت شد، دیگر به شفاعتِ ایشان نیازی نداشته باشد…
آن به آن و متصلاً حضرات آل الله (ع) شفیعِ مؤمنین هستند. و جلوۀ شفاعت ایشان در بهشت، شفاعت حضرت کریمۀ آل الله(ع) فاطمۀ معصومه سلام الله علیها می‌باشد…

 صلوات

 3 نظر

چرا میگی طلبه نشو ؟؟

05 مرداد 1393 توسط طلبۀ کوچک

 

پدران و مادران! از رفتن فرزندانتان به جبهه ممانعت نکنید. زیرا که امروز مسئله، حیات اسلام است. اگر خدای نخواسته اسلام شکست بخورد، همه مسئول هستیم. و در نزد خداوند تبارک و تعالی باید جواب بگوییم.

(شهید حسین جمال لیوانی - از شهدای مدرسه علمیه رضویه - قم)


یه روزی توی این مملکت جنگ شده بود. امام امت فرمان به حضور در جبهه داد و این حکم ولایی به استقبال پر شور مردم منجر شد. عده ای به جبهه رفتند و عده ای هم از شهر ها حمایت می کردند رزمندگان سپاه اسلام را… خیلی از جوانان این مملکت از خانه و کاشانه دل بریدند و به جنگ با این دیو چند سر رفتند تا او را شکست بدهند. وقتی فیلمش را میبینم که اون مادر دریا دل بعد از شهادت چند فرزندش هنوز پای ماشین اعزام به مسئول اعزام اصرار میکنه که بذاره یکی دیگه از بچه هاش هم به جبهه بره، مات و مبهوت میمونم… یا اون مادر شهید که با شور و شوق برای بدرقه رزمنده ها اومده پای ماشین های اعزام، خبرنگار میپرسه از خانواده ی شما هم کسی اعزام میشه؟ جواب میده نخیر،سه تا از فرزندانم نیستن اینجا، جاشون خالیه، اومدم جای اونا رو پر کنم. خبرنگار سوال میکنه پسرای شما کجان؟ میگه شهید شدن… !!! و صدها مورد دیگه از پدر و مادر هایی که خودشون با دستان خودشون بچه هاشون رو به جبهه میفرستادن… واقعا آدم حیرت میکنه…


امروز هم جنگ تموم نشده… فقط نوعش تغییر کرده، دیگه با توپ و تانک نیست، امروزه جنگ سخت به جنگ نرم تبدیل شده… و باز هم مثل دیروز به رزمنده هایی با ایمان پولادین نیاز است. کسانی که هم دینشون رو خوب بلد باشن و هم در عمل، حرف اول رو بزنن…اسلام به سرباز نیاز داره!!

چی شده که دیروز خانواده ها بچه هاشون رو با زور روانه ی جبهه میکردند ولی امروز مانع میشن از جنگیدن بچه هاشون در جبهه ی جنگ نرم… مگه سختی فقط برای زمان جنگ تحمیلی بود و امروز همه چی تموم شده و باید با خیال راحت بخوابیم… بعضی ها مثل آدمایی هستن که دچار گاز گرفتگی شدن و داره خوابشون میبره… هر چی بهشون بگی نباید بخوابی، اگه بخوابی خفه میشی و میمیری!!! گوششون بدهکار نیست. اونا میخوابن در حالی که دشمن بیداره و حواسش به همه چی هست…


معمولا طلبه ها معروفند به سرباز امام زمان (عج) ممکنه خیلی ها حق این سربازی رو تمام و کمال ادا نکنن ولی حداقل اسم سرباز روی این قشر ماندگار شده. و هدف اصلی در طلبگی یاری حضرت ولی عصر است. متاسفانه خیلی وقتا دیده میشه والدین یک دانش آموز مانع میشن از اینکه فرزندشون پا در عرصه ی سربازی حضرت بذاره و عمرش رو در این راه صرف کنه… حرف من با اون پدر و مادر هاست.اونایی که برعکس پدر و مادر های اوایل انقلاب فقط به فکر دنیای خودشون و فرزندشون هستن. دنیا جلوی چشمشون رو گرفته و غافلند از اینکه سعادت بچه شون در طلبگی رقم میخوره… و با این ممانعت هم خودشون و هم فرزندشون رو از خیر کثیر محروم میکنن…

نمیخوام بگم سربازی امام زمان فقط در عرصه ی طلبگی است و بس! نه! هر کس در این راه قدم بذاره و مومن باشه سرباز آقاست… ولی در مورد طلبه ها حساب کار فرق میکنه… چیزی که خیلی از خانواده ها ازش غفلت میکنن، اینه که فکر میکنن طلبگی یعنی فرار کردن از درس! در حالی که درسهایی که طلبه ها توی حوزه میخونن، از نظر علمی کم از دروس دانشگاهی نداره! بلکه شاید برای بعضی سخت تر هم باشه! کسی که طلبه میشه فقط برای این نیست که دین یاد بگیره به قول بعضی مادر ها این مسائل رو توی مسجد هم میشه یاد گرفت! بلکه طلبگی یعنی یادگیری راه استنباط دین از منابع اصلی و در واقع دین شناس شدن… و همچنین تبلیغ و یاد دادن این دین به جهان… بهتر بگم طلبگی یعنی رهبری دینی جامعه! از یک محله و مسجد گرفته تا تمام جهان…


حرف در مورد طلبگی زیاده… ولی هدف از این مطلب بیشتر متنبه کردن پدر و مادر ها بود… که به خودشون بیان و با فرستادن فرزندانشون به حوزه های علیمه و حمایت کردن از اونها، موجب اعتلای دین خدا بشن… این ایام هم که وقت ثبت نام حوزه ست… ان شاء الله که اونایی که شایسته ی این نام هستند وارد حوزه بشن و عمرشون رو در راه خدمت به حضرت ولی عصر سپری کنند… و من الله توفیق… مهزیار بن علی.

 

منبع

 4 نظر

نشت شورای پژوهشی

22 تیر 1393 توسط طلبۀ کوچک

دومین نشست شورای پژوهشی  به منظور تصویب موضوعات پیشنهادی  پایان نامه ها  برگزار گردید.

در این نشست موضوعات به بحث گذاشته شد وموارد زیر به تصویب رسید:

1.مدیریت عاطفی رن با تکیه بر سیره حضرت زهرا(س)

2. بررسی تأثیر روابط متقابل زوجین در تربیت فرزند

3.بررسی وظایف اجتماعی زنان با حفظ وظایف خانوادگی با تکیه بر کتب شهید مطهری(ره)

در پایان بررسی بقیه موضوعات به جلسه بعد موکول شد………

 نظر دهید »

مقالات علمی -آثار سوء فیلم های ماهواره، بر تحکیم بنیان خانواده-حمیده زالی(کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، مشاور حوزه علمیه خواهران گرمسار)

09 تیر 1393 توسط طلبۀ کوچک


عنوان:آثار سوء فیلم های ماهواره، بر تحکیم بنیان خانواده


چکیده :حمیده زالی


امروزه ، ماهواره این ابررسانه ی جمعی با نفوذ در حریم خلوت و خصوصی مردم ، تبدیل به فرمانروای اجتماعی و فرهنگی شده تا فرهنگ و ارزشهای جامعه غربی را بتدریج و بدون مقاومت جایگزین دغدغه و هویت کاربران خود کند. این رسانه قدرتمند ، امروزه بیش از پیش جایگاه ویژه ای را نزد خانواده های ایرانی پیدا کرده است. ظهور تکنولوژی های نوین ارتباطی به همراه تحولاتی ، بسیاری از کارکردهای خانواده را دچار اختلال کرده است. تحولاتی که خود منشأ بروز دگرگونیهای عمیق و اساسی در نوع روابط و ارزشهای خانوادگی می باشند. بسیاری از این تحولات و دگرگونی ها از بیرون بر خانواده تحمیل می شود. پیامدهای مواجهه مخاطبان ایرانی با برنامه های شبکه های ماهواره ای دغدغه های بسیاری را برای جامعه کارشناسی ایجاد کرده است. به همین دلیل برنامه ریزی برای شناسایی ، پیشگیری و کاهش آسیبهای ناشی از آثار سوء فیلم های ماهواره ای بر خانواده لازم و ضروری است. در این تحقیق نگارنده به بررسی مهمترین آسیبهای ناشی از آثار سریالهای ماهواره بر خانواده پرداخته و راهکارهایی جهت مقابله و کاهش تهدیدات ارائه داده است. و بیشتر به روش کتابخانه ای معطوف شده است.



کلید واژه ها : خانواده ، ماهواره ، فیلم ، غرب


مقدمه :


خانواده در تمام فرهنگها کانون شکل گیری هویت فرد است. هیچ فردی جدا از خانواده اش قابل تعریف نیست و خانواده رکن اصلی سازنده ی فرد و شخصیت اوست. (ثنایی ، 1379). خانواده پایه بنیادین اجتماع ، سلول سازندۀ زندگی انسان ، خشت بنای جامعه ، کانون اصلی حفظ سنت ها ، هنجارها و ارزشهای اجتماعی است و شالوده ی استوار پیوند های اجتماعی و روابط خویشاوندی و کانونی برای بروز و ظهور عواطف انسانی و پرورش اجتماعی است. خانواده واحدی است که بر اساس ازدواج پدید می آید و از آغاز پیدایی خود ، همچون حریمی امن ، زندگی انسان را در بر گرفته و موج تازه ای در درون شبکه ی خویشاوندی ایجاد می کند که شمار زیادتری از خویشاوندان را نیز به هم پیوند می دهد. انسان در خانواده ، فرایند جامعه پذیری را می آموزد که مجموعه ای از بایدها و نبایده است و بالاخره نقش هایی را در روابطش با دیگران یاد می گیرد. تعاریف فوق نشان دهنده ی اهمیت فوق العاده ی این بنیان کوچک اجتماعی است و تاثیر آن در تمامی شئون زندگی افراد به ویژه فرزندان است. اما این سیستم نیز مانند هر سیستم دیگری دستخوش حوادث تلخی می شود و همیشه در امان و به دور از تهدید نیست. پایه های هر جامعه ، ریشه در ارزشها و نظام عقیدتی آن دارد. بنابراین برای تضعیف هر جامعه ، کافی است تا فرهنگ آن را تضعیف کرد. با این کار افراد جامعه از خود بیگانه شده و برخلاف آنچه که حقیقت فرهنگی آنها را تشکیل می دهد ، رفتار می کنند. امروزه شیوه های ضربه زدن به فرهنگ و هویت ملی یک کشور تغییر یافته و دشمنان سعی می کنند از طریق جنگ نرم افزاری به فروپاشی بنیان خانواده و آرا و عقاید جوانان آن مرزوبوم نایل آیند. شبکه های ماهواره ای با حضور در خانه ی ایرانیان به خصوصی ترین حوزه های زندگی آنان دسترسی پیدا کرده و با نمایش مناسبات و روابط ناسازگار با زندگی ایرانی الگوهای مختلف زندگی خانوادگی را معرفی می کنند. این در حالی است که محتویات چنین روابط و ارتباطاتی بر اساس واقعیاتی زندگی ایرانی بنا شده و با عناصر دینی و آیین اسلامی فاصله دارد. بدین منظور این مقاله در صدد بررسی آثار سوء فیلم های ماهواره ای به عنوان یکی از مهمترین رسانه های دیداری در متحول ساختن روابط خانوادگی و ایجاد تغییر در کارکردهایی آن و تلاش می کند به این سوال پاسخ دهد که ماهواره چگونه روابط خانوادگی را دستخوش تغییر و تحول می سازد و منجر به تضعیف بنیان خانواده می شود و در پایان برای رفع اینگونه معظلات پیشنهادی ارائه شود تا شاید بتوان گامی کوچک در ارتقای سطح آگاهی خانواده ها برداشت.


به طور کلی می توان آثار شبکه های تلویزیونی ماهواره ای را بر اساس تحقیقات انجام شده به قرار زیر دسته بندی کرد:


  1. القاء ضد ارزشها به جای ارزشها


شبکه های ماهواره ای قادرند احساس شخص از واقعیت را تغییر بدهند و با تاثیر گذاری بر روی افکار و روان مخاطبان خود ، براحتی نوع دیدگاه و سلایق مردم را متحول سازند. این واقعیت را نباید نادیده گرفت که ارزشهای غیر اخلاقی براحتی از طریق ماهواره در قالب قواعد و هنجارها و نمادها قابل پیاده شدن در محیط گرم خانواده است. ماواره با توجه به توانمندی هایی که دارد ، یکی از عوامل بسیار مهم دگرگونی ارزشها و باورها می باشد ، چه اینکه قادر است با برنامه ریزیهای دقیق و کنترل شده ، اندیشه های مردم یک جامعه را شکل دهد و رفتار آنان را بصورت دلخواه سمت و سو دهد.


شبکه های ماهواره ای در قالب میان برنا مه ها و آگهی ها ، ارزشهای متفاوتی چون فرهنگ برهنگی ، مصرف گرایی ، تجمل پرستی ، ترویج بی مبادلاتی اخلاقی و … را به نمایش گذاشته و رفته رفته فرهنگ وقار و پوشیدگی به فراموشی سپرده شده ، رقابت برای عرضه هرچه بیشتر جذابیت های جنسی ، به فرهنگ غالب در کشور تبدیل شده است.


قدرت تاثیر گذاری ماهواره محدود به تغییر ارزشها تنها در حوزه تضعیف ارزشها و ارزشهای جایگزین در رفتار بینندگان نمی باشد ، بلکه این رسانه قادر است در حوزه های مربوط به حریم های خصوصی افراد نیز به طور خاص ، تغییراتی ایجاد کند. « و گاهی به فرد بدون اینکه در جریان باشد تحمیل می شود ، یعنی وجدان آدمی را دستکاری می کند»(لوفور 1999) چنین تغییراتی ، بسترهای مناسبی برای آسیب رسانی علیه خانواده و پیامد های ناگوار آن فراهم می سازد.


شبکه های ماهواره ای ، هویت تازه ای به مشاهده گران خود می بخشند و آنها را وامی دارند تا ارزشهای غلط و فاسد را جایگزین ارزشهای اخلاقی دانسته و سعی در حفظ و ثبات آنها برآیند ، چرا که زبان تصویر ، قدرت فوق العاده ای در جهت تحکیم با تضعیف ارزشها دارد ، از این رو برنامه های ماهواره در کشورهای سازنده ، شاید مناسب حال مردم آن جامعه و در جهت سیاست های حاکم بر آنان باشد ، ولی در جامعه ای که آن روابط ، ارزشها و هنجارها به گونه ای دیگر است ، نتیجه ی عکس داده و هنجار های جامعه اسلامی را مورد حمله قرار می دهد و خانواده را دچار تغییر می کند که اگر به درستی مدیریت نشود ، خانواده ها دچار تزلزل خواهند شد.


  1. الگودهی ماهواره به خانواده ها


تاثیر برنامه های ماهواره بر افکار عمومی و عملکرد مخاطبان بویژه از نظر تربیتی و جامعه پذیری امر روشنی است. کانال های ماهواره ای موجب می شوند زنان و دختران جوان ، با دیدن فیلم ها و سریالهای شبکه های فارسی زبان ، مطابق حس همزاد پنداری ، به تقلید از نوع پوشش و آرایش هنرپیشگان برآمده ، سعی در هرچه شبیه تر کردن خود با آنها کنند. بواسطه معرفی الگوهای ذهنی و عملی رفتار، در گذر از برنامه های مختلف ، معرفی شخصیت ها و سمبل های مطرح شده ، شخصیت های سریالها، فیلم ها و … پس از مدتی تعدادی از این الگوها را در بییندگان خود درونی می کند(منادی 1385). یادگیری از راه مشاهده ، یکی از تئوریهایی است که رفتار الگوهای بینندگان را در بروز رفتارهای نابهنجارانه تبیین می کند. الگو هایی که امروزه افراد برای خود بر می گزینند و از رفتارهای آنان پیروی می کنند. بندورا معتقد است عوامل مختلفی کنترل رفتار انسان را در دست دارد که سبب بروز چنین رفتارهای نابهنجارانه می شود. به اعتقاد بندورا مطابق« دیدگاه یادگیری اجتماعی ، مردم نه بوسیله نیروهای درونی رانده می شوند ، نه محرک های محیطی آنان را به عمل سوق می دهند ، بلکه کارکردهای روانشناختی بر حسب یک تعامل دو جانبه بین شخص وعوامل تعیین کننده ی محیطی تبیین می شوند ، به طور دقیق ” شخص” ، “محیط” ، “رفتار شخص” برهم تاثیر و تأثر متقابل دارند و هیچ کدام از این سه جزء را نمی توان جدا از اجزای دیگر به عنوان تعیین کننده ی رفتار انسان به حساب آورد » (سیف 1374). اغلب سریالهای به ظاهر خانوادگی حاوی داستانهایی از عشق ها و روابط نا متعارفی است که بیننده را بعد از مدتی به طور غیر ارادی و ناخودآگاه وارد به همسان سازی زندگی واقعی و شخصی خویش با تصاویر پخش شده از ماهواره می کند. مصادیقی چون خیانت به همسر ، افزایش سن ازدواج ، بی تفاوتی به حریم خانواده و بی بندوباری فکری و فرهنگی در جامعه ، نمونه ی بارزی از نتیجه ی الگوپذیری از الگوهای غلط برنامه های ماهواره ای است.


  1. اثر گذاری ماهواره بر ارتباط عاطفی زوجین


گسترش و استفاده ی افراطی ماهواره با کارکرد متنوع خود و دگرگون سازی های پیوسته اش ، رفته رفته آسیب پذیر شده و استحکام خانواده را به مخاطره می اندازد ، در این صورت خانواده قوی ترین عامل دوام و رشد خود را که عاطفه و صمیمیت میان اعضاست ، به دست فراموشی می سپارد ، برنامه های ماهواره به تدریج جای ارتباط بین فردی از نوع چهره به چهره را گرفته و توانسته اند فضای انفرادی را به جای فضای جمعی و اجتماعی خانواده حاکم کنند ، به گونه ای که در ابتدا به افزایش فردگرایی و کاهش جمع گرایی منجر شده و با رخنه در محیط گرم خانواده ترویج مفاسد دینی ، عفاف زدایی و ایجاد حس رقابت زن و شوهر نسبت به یکدیگر ، عامل مهمی در آسیب رساندن به انسجام خانواده شوند. در کشورما بیشترین مخاطبان تلویزیون را زنان تشکیل می دهند همین باعث شده برنامه های این نوع شبکه ها با هدف قرار دادن شخصیت زن و القاء کردن فرهنگ غربی به او بتوانند شخصیت حقیقی زن مسلمان ایرانی را متزلزل ساخته و بنیان خانواده را به شدت تضعیف کنند.


در شبکه های ماهواره ای شدت بخشیدن به رقابتهای اقتصادی میان زن و مرد به جای پیوندهای عاطفی مستحکم نشده ،ارائه تعریف نادرست از زندگی مشترک ، موجب شده تا مفهوم عشق واقعی و تعهد به رقابت و سوء تفاهم تبدیل شود.


  1. ترویج خانواده های بدون ازدواج (هم خانگی ها)


تاثیر خانواده در دو بعد قابل توجه است. یک جنبه مربوط به به ثبات در الگوهای رفتاری خانواده است که منجر به سالم سازی الگوهای ارتباطی خانواده می شود و دیگری بحث تحکیم و ثبات شخصیتی افراد خانواده است.


شبکه های ماهواره ای با هدف قرار دادن تحکیم خانواده ، هم الگوهای رفتاری خانواده و هم شخصیت افراد را به سوی سستی و تزلزل هدایت می کند. یکی از الگوهایی که ماهواره برای مخاطبان خویش در نظر می گیرد تبلیغ آزادی های نامحدود و زندگی مشترک بدون ازدواج یا وصلت آزاد است که عملاً نوعی ازدواج بدون پیوند های قانونی یا شرعی است. ترس از آسیب دیدن ، آرزوی قابل قبول بودن و به خصوص میل به آزادی جنسی و فرار از مسئولیت چیزهایی است که از نارسایی بلوغ عاطفی سرچشمه می گیرد. الگویی نیز که سازندگان برنامه های ماهواره ای برای ترویج پدیده ی آزادی مطلق در نظر گرفته است ، ارضای غریزه جنسی جوانان از طریق روش ((انتخاب دوست و رفیق)) می باشد ، روشی که در غرب معمول است و آغازگر یک زندگی مشترک جدید بدون ازدواج می باشد. غیر رسمی شدن ازدواج که به عنوان یک فرهنگ وارداتی به خصوص در شهرهای بزرگ پدید آمده ، به معنی کمرنگ شدن هنجارهای اجتماعی است که رفتار مردم را در رسوم معمول جامعه مانند ازدواج تعریف می کنند. برنامه های ماهواره ای با ترویج این الگوی نابهنجار باعث می شوند دختران و پسران جوان خود را ملزم به تشکیل خانواده نبینند و ترویج دهند که این شکل از الگوی تشکیل خانواده را تجربه کنند. الگویی که این شیوه از زندگی را در همه ی جوامع ، طبیعی جلوه می دهد و سعی در تغییر بنیان های فکری مخاطبان دارد.


  • تاثیرات ماهواره در تزلزل بنیان خانواده


برنامه های نامناسب ماهواره به دنبال ترویج احساس آزادی مطلق و یا همان لیبرالیسم جنسی به دنبال ایجاد آزادی برای روابط جنسی مطلق بوده و با ترویج فرهنگ خود ، تمامی افکار مخاطبان خود را متوجه تلذذ جنسی کرده است.


ماهواره سطح تعمیم پذیری مسائل خصوصی را افزایش داده و سکس را لازمه ی زندگی امروز می شمارد و با برنامه های غیر اخلاقی انتظارات کاذب جنسی را در مردان بوجود می آورد.


زنان هم در پاسخگویی به این تنوع طلبی دچار مشکل می شوند و تکرار برنامه ها و انگیزش های پی درپی باعث می شود که تنها به تلذذ جنسی توجه داشته و در این راه تمامی انرژی معنوی و مادی خود را از دست داده ، نتیجه ی طبیعی و فاجعه آمیز آن در مورد عمومی شدن مسائل خصوصی و پرده دری و نابودی بنیان های اخلاقی و حریم شکنی و گسیختگی بنیان خانواده می گردد. از دیدگاه این برنامه ها ، همسر قانونی از لحاظ روانی یک مزاحم به شمار می رود و تعهد و پایبندی به بودن در کنار همسر بی معنی می باشد ، و با این تلقین که زنان موجوداتی آسیب پذیر هستند و باید مورد سوء استفاده پرخاشگری ، تجاوزجنسی و آزارجنسی قرار گیرند ، چرا که این نوع رفتار از دید آنها علامت تداوم سیستم مردسالاری است. این تصاویر زنان را مطیع و تسلیم پذیر نشان می دهند و ارزشهای حقیقی یک انسان را تا حد سکس تنزل می دهد ، نقش و جایگاه افراد خانواده مبهم و نامشخص می شود ، بویژه در مورد زنان که در اوج تحول قرار دارند (بهنام 1383). افرادی که بیشتر وقت خود را پای چنین برنامه هایی می گذارند ناخودآگاه حوزه های تعاملی خود را کاهش می دهند. الگوهایی متناقض و نامتعارف دریافت کرده و به صورت فریبکارانه نیاز خود را در محیطی خارج از چارچوب خانواده ارضاء می کنند. همین طور فراگیری لذت های تخیلی و هیجانی از طریق ماهواره ، به صورت معظلی جهانی در آمده ، بسیاری از افراداز این طریق به هیجانات و لذت های آنی دست می یابند. گزارشات تحقیقی حاکی است که اغلب کودکان و نوجوانان در جوامع امروزی از طریق فیلم های جنسی ماهواره با مسائل جنسی آشنا می شوند که این موضوع آغاز انحراف و اختلال جنسی در آنان می شود و جنبه های آسیب شناسی رفتار جنسی در مخاطبان به خصوص جوانان کم سن و سال افزایش می یابد. علت اصلی بسیاری بیماری ها و اختلالات جنسی در افراد فراگیری و اجرای رفتارهای نا متعارف جنسی است که در اثر الگوبرداری از برنامه های ماهواره می باشد. چنین وضعیتی همچنین می تواند این دیدگاه را در فرد ایجاد کند که پیمان ازدواج به دوران آزادی دختروپسر خاتمه می دهد زیرا پس از ازدواج این آزادی محدود می شود. به همین جهت بینندگان منفعل ترجیح می دهند که یا اصلاً ازدواج نکنند، یا با تاخیر،ازدواج کنند. زیرا در بیرون از خانه و دور از ازدواج رسمی می توانند با تنوع و آزادی جنسی بیشتری ارضاء شوند. از این رو هنجارها و ارزشهایی که چنین شبکه هایی سرلوحه ی برنامه های خود قرار می دهند ، نه تنها مروج ارزشهای دینی و اخلاقی نیست ، بلکه خود عامل ایجاد ناهنجاری ها در سطح خانواده گشته ، برای ترویج و تثبیت افکار ، ایده ها و باورهای شخصی و گروهی مخاطب را به سوی بی بندوباری و انحراف سوق می دهد. امری که در جامعه ای مثل کشور ما بسیار ناپسند و خلاف عرف و اخلاق عمومی است و این نوع رفتار با فرهنگ دینی ما همخوانی ندارد. چنین مسائلی حتی در جوامع غربی نیز به عنوان نابهنجاری وجود داشته و با این ناهنجاری ها برخورد می شود ، اما شبکه های ماهواره ای به بیننده منفعل اینگونه القاء می کند که در کشورهای غربی چنین روابطی مورد پذیرش می باشد ، این رسانه « به واسطه ی بار فرهنگی که دارد تأثیر بسیار زیادی برچگونگی فرهنگ و نظام آموزشی افراد جامعه می گذارد.» (منادی 1385). چرا که قدرت فوق العاده ای روی اذهان آدمی دارد ، قدرتی که تا کنون سابقه نداشته است ، اگر در مقابل نفوذ آن مقاومت نکنیم ، ما را از جاده تمدن دور خواهد کرد (پوستی 1379).


  1. زدن زیرآب بنیان خانواده:


در خانواده با معیارهای اسلامی ، مرد احساس مسئولیت عمیقی در قبال اعضای خانواده ی خود دارد و خود را موظف به حفظ حریم خانواده می داند و این تلقی باعث تعهد مرد به بانوی خانۀ خود و فرزندان برای تأمین نیازهای آنها می شود. در برنامه های ماهواره ای مرد خانواده به عنوان یک فرد مطرح می شود که امیال فردی اش معیار رفتارهای او هستند. چنین فردی خود را متعهد به دیگر اعضای خانواده نمی داند و خود او مقدم بر تمام مناسبات خانوادگی است و برای تأمین امیال و نیازهای خود می تواند روابط مقدس خانوادگی را زیر پا بگذارد. چنین مردی مطلوب زن ایرانی و غیرت زنانه ی او نیست و لذا مرد خانواده را تکیه گاه محکم خود و فرزندانش می خواهد. از سوی دیگر برنامه های ماهواره ای زن را نیز به همین ترتیب یک فرد تعریف می کند که امیال او مقدم به هر فرد دیگر از جمله اعضای خانواده است. چنین زنی نیز مطلوب مرد در خانواده ی ایرانی با آموزه های اسلامی نیست که زن را مدیر منزل و مسئول تربیت فرزندان و تنظیم ارتباطات اجتماعی تلقی می کند. بر همین قیاس فرزندان در خانواده ی اسلامی دارای نقش ها و موقعیت های تعریف شده هستند که حقوق و تکالیفی را در رابطه با پدر و مادر و خانواده به عنوان یک نهاد به عهده دارند. برنامه ها و سریال های ماهواره ای این نقش ها را دگرگون معرفی می کنند و برای مثال یک دختر یا پسر جوان در خانواده ی غربی را آزاد از تعهدات به پدر و مادر و نهاد خانواده نشان می دهند. چنین تصویری باعث تعارض نقشی در فرد می شود و در حالی که فرهنگ و واقعیات زندگی تکالیف دیگری برای او تعریف کرده اند و البته متناسب با این تکالیف ، حقوقی نیز برای او در نظر گرفته اند که فرزند یک خانواده ی غربی از آنها محروم است. بر این اساس برنامه های ماهواره ای با تعقیب یک خط سیر فکری که مهمترین مفهوم آن «فردگرایی» است ، سعی در بازاندیشی مناسبات خانوادگی دارد. اولین گام در این مسیر تعریف مجدد نقش عای اعضای خانواده است. در حالی که این نقش ها و حقوق و تکالیف تعریف شده برای آن، حاصل پیشنیۀ دیرین خانواده در ایران بر اساس تعالیم اسلامی است و اجزای آن با هم انطباق یافته اند و به هماهنگی رسیده اند. بر این مبنا برخی از مهم ترین آسیب های ماهواره برای حانواده و اعضای آن در کشور ما عبارتند از: ترویج فردگرایی ، بازاندیشی نقش ها ، تعارض فرهنگی ، نا آرامی ذهنی و نارضایتی ، که خود در میان زنان و مردان و فرزندان خانواده و نهایتاً بعنوان اعضای اجتماع ، اثرات متفاوتی دارد. با تضعیف خانواده ، تکیه گاه فرد و پایگاه اجتماعی و اقتصادی اش تضعیف می شود و باید پیش از نهادهای فرهتگی یا سیاسی ، خود فرد جلودار مبارزه با عناصر بیگانه و متعدد به حریم خانواده اش باشد.


  1. سست شدن بنیان خانواده


از دیگر تبعات حضور بدون کنترل و حتی با کنترل ماهواره بر خانواده است ورود ماهواره به خانه را می توان به منزله ورود یک فرد نامحرم و لاابالی دانست که دوست ناباب برای فرزندان است، درصدد اختلاف افکنی بین زنها و شوهرهاست ، به ناموس افراد چشم طمع دارد ، دین افراد را می گیرد ، مرزها و حریم های خانواده را می شکند ، به آسانی حقیقت های سیاسی و اجتماعی را وارونه جلوه می دهد، دزد وقت افراد است و اگر بتواند حتماً سرک هم به کیف پول افراد خواهد زد ، خرید ماهواره به منزلۀ دعوت این فرد ناباب به منزل هاست. مجاز شمردن خیانت زن به شوهر و زشتی زدایی از روابط قبل از ازدواج و حتی حاملگی بدون روابط قانونی ، اهانت به والدین و بی توجهی به آنها ، نفوذ جادو و طلسم در زندگی روز مره بازیگران همه و همه باعث شده فیلم ها و سریال های ماهواره به طور هدفمند عفت و اخلاق اجتماعی را نشانه گیری کنند.



الف. دختران فراری


از مهم ترین کارکردهای سریال ها و فیلم های پخش شده در ماهواره ، آزادی در خارج از خانه هاست، به این معنا که افراد مخصوصاً دختران جوان را که به صورت سنتی و فرهنگی در خانواه ها با محدودیت هایی روبرو هستند را دچار حس زندانی بودن در خانه می کنند. این فرایند روانی به صورت خیلی ساده با مقایسۀ دختران موفق یا آزاد سریال ها و فیلم ها ، وضعیت دختران قربانی در ذهن وی شکل می گیرد ، کم کم با عدم مدیریت صحیح در خانواده ها تبدیل به یک عقده و در نتیجه فرار یا رویگردانی دختران جوان از فضای امن خانه می گردد. چنین پدیده ای در خانواده های که از ساختار درستی برخوردار نیستند شدیدتر است.


ب. بدحجابی و زنان خیابانی


طبیعی است که وقتی در خانواده ها ، بدون هیچ محدودیتی اعضای خانواده پای ماهواره می نشینند و فیلم هایی را می بینند که برای خانواده مناسب سازی نشده است ، و بی حجابی در آن به عنوان یک امر عادی موج می زند. به مرور از حجاب ارزش زدایی و زنان خانواده ترجیح بدهند که با حجاب کم رنگ تر یا احیاناً بی حجاب در جامعه حضور پیدا نمایند. این مسئله با عمومی تر شدن بی حجابی و حتی استقبال نامحرمان از حضور بی حجاب زنان در جامعه تبدیل به ایجاد فضای خودنمایی برای نامحرمان و در ادامه روند دور شدن از دیده شدن در خانواده تبدیل به پدیده زنان خیابانی یا شکل گیری روابط نامشروع بین افراد متأهل می گردد. نمونۀ زشت این آسیب را می توان در بین زنان جوانی دید که علی رغم متأهل بودن با آرایش های بسیار زننده به همراه دختر کوچکشان که وی نیز آرایش شده است در خیابان ها دید ، زنانی که از بروز دادن رفتارهای دوستانه با مردان نامحرم در خیابان ها هیچ ابائی ندارند.


ج. تأثیر منفی بر روابط بین افراد ، اختلاف خانوادگی و شکستن حریم های خانواده


وقتی افراد در برنامه های ماهواره می بینند که افراد چقدر با انزواطلبی و حتی مقابله با افراد خانواده شان و یا حتی خیانت به آنها می توانند موفق باشند ، این خانواده را به سوی اختلاف داخلی ، کم اهمیت شدن نقش پدر ، ایجاد اختلاف بین زوجین و دوری فرزندان از والدین می کشاند. یا در سوی دیگر،وقتی که پدر یا مادری به همراه پسر یا دختر جوانشان نظاره گر تصاویر فیلمی هستند که در آن یک معاشقه ولو خفیف صورت گیرد ، همین مسأله موجب از بین رفتن پرده های حجاب بین افراد خانواده و در نتیجه شکستن قبح افعال می گردد. تنها خدا می داند که در خانواده ای که قبح افعال شکسته شده باشد ، چه اتفاقات بدی رخ خواهد داد. حضرت علی در مورد حیا فرمود: الحیاء فعل القبیح یعنی حیا از انجام افعال قبیح جلوگیری می کند. و واضح است که در نبود حیا و شکسته شدن حریم خانواده چه اتفاقات شومی رخ خواهد داد.


د. ترویج هوس خواهی و تنوع طلبی


آنچه در سریال ها و فیلم های نمایش داده شده در ماهواره مشاهده می شود ، بازیگرانی هستند که صرفاً به خاطر زیبایی هایشان جلوی دوربین ها حاضر می شوند ، و در سرتاسر پخش برنامه، زیبایی های ظاهری و جسمی شان به صورت بسیار پررنگ نمایش داده می شود به گونه ای که محرک شهوات افراد باشد. در طرف دیگر قضیۀ عموم سریال ها و فیلم هایی که برای مخاطب ایرانی و مسلمان ماهواره آماده سازی می شود ، سعی می شود که در آن برای افراد حق چشیدن روابط دیگر علاوه بر روابط زناشویی را محفوظ بداند. همین مسئله علی الخصوص در مردان موجب این می گردد که حتی برای تفریح که شده به دنبال رفع عطش تنوع طلبی شان باشند. و حتی اگر به دلایل خودداری از انجام اعمال خارجی اعمال ، خودداری کنند ، ولی ذهنشان درگیر این مسأله باشد. کمترین اثر این آسیب کم رنگ شدن رابطۀ عاشقانه بین زن ها و شوهرها و عدم رضایت و تمایل جنسی خواهد بود. در حوزۀ فردی هم مهمترین آسیب های ماهواره در حوزۀ فردی و شخصیتی و تشتّت ناآرامی فکری و عدم امنیت روانی ، عدم اعتماد به اطرفیان و دروغگو دانستن همه یا اکثر افراد ، لیجاد روحیۀ دوگانگی شخصیتی در دراز مدت و بروز ناهنجاری های فردی و اجتماعی ، القای افسردگی و غم و ناامیدی بویژه در بین جوانان ، سیاه نمایی و مسموم کردن جوّ فکری ، همچنین ترویج هیجان کاذب خصوصاً در ابعاد سیاسی و احساسی انسان می باشد. همچنین مهمترین آسیب های ماهواره در بحث فرد در خانواده تضعیف و نادیده گرفتن پیوند ، حق مسلم زناشویی ، القای تجربه به چندین باره عشق توسط زن و مرد حتی بعد از ازدواج ، بی فرهنگ و بی کلاس معرفی کردن والدین دارای فرهنگ سنتی و اصیل ، القای موضوع که عشق گمشدۀ هر فرد ، دنبال او می گردد و معرفی دوست دخترها و دوست پسرها به عنوان دوستان خانوادگی و نه تنها به عنوان عاشق و معشوق می باشد.


  1. به عنوان چشم های شیطانی


در راستای علت استفاده از برنامه های نامناسب ماهواره در میان برخی از خانواده ها می توان مثال معرفی را مطرح کرد که بسیار قابل تداعی است و آن اینکه همه می دانند مصرف سیگار برای سلامتی انسان و حتی اطرافیان مضّر است ولی بسیاری از افراد و حتی بعضی از پزشکان نیز سیگاری هستند و قدرت ترک آنرا ندارند. ماهواره ها نیز اگرچه بر خلاف سیگار در کنار سایر اختراعات بشری فواید بی شماری خصوصاً در بخش های علمی و تحقیقاتی هواشناسی و… دارد اما آنچه که امروزه در سطح جامعه از آن به عنوان برنامه های ماهواره نام برده می شود همان امواج شیطانی است که حقیقتاً موضوعات آموزنده آن در حداقل جایگاه قرار دارد. همچنین چون عمده مردم ما هم مسلط به زبان خارجی نیستند(شبکه علمی ماهواره ها با زبان های خارجی پخش می شود) مراجعه عمده استفاده کنندگان از برنامه های ماهواره ای یا به برنامه های ماهواره ای فارسی زبان است که بودجه و برنامه های آن از سوی قدرت های سلطه گر تأمین می شود و بازی گردانی آن هم به عهدۀ سلطنت طلبان و گروههای مجذوب فرهنگ غربی می باشد و یا آلوده به صحنه های سکس و… که در هر دو حالت نگاه و رویکرد علمی هیچ جایگاهی ندارد. واقعیت این است که امروزه رسانه ها در همۀ کشورهای جهان، نقش بسیار ویژه ای در پیدایش تحولات اجتماعی و فرایند شکل گیری نگرش ها و دیدگاهها ایفا می کنند و در ایجاد بخش مهمی از ساختارها ، هنجارها و ارزش ها و ضدارزش ها هم سهم و جایگاه بسیار مهمی دارند. از این رو خانواده ها باید به ارزش های همان رسانه ها نیز دقت کنند تا مطمئن شوند اطلاعاتی که از آن رسانه ها به دست خانواده خصوصاً فرزندان می رسد از مجاری مطمئن و سالمی می باشند. نکتۀ دیگری که نباید فراموش کرد این که وظیفۀ آدمی برای حفظ سلامت نفس بسیار مهم و حساس است و همانطور که یک غذای مسموم می تواند انسان ها را بیمار و حتی از بین ببرد. یقیناً برنامه های خاص ماهواره ای هم می تواند یک فرد یا اجتماع را هم بیمار و نابود سازد. کما اینکه همه ما دراین باره نمونه های فراوانی سراغ داریم و اگر ریشه بسیاری از بزه ها و ناهنجاری های اجتماعی را که اکنون در سراسر دنیا تقریباً به یک شیوه انجام می شود جستجو کنیم، در خواهیم یافت که همه آنها از یک آبشخور به نام ماهواره ها سرچشمه گرفته اند. البته همین ماهواره ها هم خبرهای ناگواری را حتی از کشورهای غربی به گوش ما می رسانند که چنان سرنوشتی اگر نصیب هر ملتی شود، نابودی آن در آینده ای نه چندان دور قطعی خواهد بود. افزایش شدید آمار کودکان نامشروع ، کاهش زاد و ولد ، رسوایی های اخلاقی مقامات و شخصیت های به اصطلاح درجه اول این کشورها ، افزایش شدید مصرف مشروبات الکلی ، قرص های اکس ، افزایش افسردگی و شمار خودکشی و قتل گسترش باندهای فساد و فحشا و قاچاق زنان و کودکان و… همه و همه خبرهای ناگواری است که حتی اعتراض اندیشمندان غربی راهم در پی داشته است و جامعه شناسان و طرفداران حریم خانواده و اخلاق


را در کشورهای غربی نگران کرده است.


هدف اصلی پخش فیلم ها و سریالها در شبکه های ماهواره ای:


  1. ایجاد خانواده بی قید در برابر خانواده های سنتی


در خانواده های سنتی پدر و مادر از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. جایگاه ویژه پدر و مادر به صورت طبیعی مانع بسیاری از انحرافات است. وقتی فرزند در تصمیم های خود به نظر پدر و مادر خود توجه می کند ، راه برای تن دادن به کارهایی که نهاد خانواده را تحت الشعاع قرار می دهد تنگ می شود. اما در شبکه های ماهواره ای یکی از اصلی ترین کارها خارج کردن پدر و مادر از محوریت خانواده و معرفی آنه در اندازۀ زمینه ساز تولد است. یعنی پدر و مادر کسانی هستند که به جهت قانون طبیعت زمینه ساز تولد فرزند هستند و باز هم به جهت همین قانون طبیعت باید تا مدتی که فرزند توانایی مراقبت از خویش و پاسخ به نیازهای روزمرۀ خود را ندارد ، از او مراقبت کنند. اما وقتی که فرزند از آب و گِل در آمد ، پدر در حد یک کارگر برای تأمین مخارج و مادر هم در حد یک خادم برای انجام وظایفی مانند آشپزی و رخت شستن و اتو کشیدن و… پایین می آید. در این خانواده پدر و مادر نقشی در تربیت فرزند خود ایفا نمی کنند. شبکه های ماهواره ای بدون اینکه حساسیت خاصی ایجاد کنند باورهای ما را فتح می کنند و خانواده بی قید را در مقابل خانواده دینی عَلَم می کنند. اگر خانواده از حالت مقید بودن و دینی خود بیرون آمد ، آن جامعه محکوم به فناست کما اینکه در غرب این اتفاق در حال افتادن است.


2. ترویج و عادی جلوه دادن خیانت زن و شوهر به یکدیگر


غرب به این نتیجه رسیده است که تا وقتی زن و شوهر در خانواده سنتی به وفادارند و روابط در محدوده خانواده منحصر می شود ، نمی تواند خانواده سنتی را از هم بپاشاند. به همین دلیل یکی از اصلی ترین شگردهای آنها برای به هم ریختن خانواده سنتی ، ترویج خیانت همسران به یکدیگر و عادی جلوه دادن اینها به ویژه خیانت زن به شوهر ، مخصوصاً اگر زن متوجه شد شوهرش به او خیانت کرده است یک حق مسلم و طبیعی بداند که او هم به شوهر خیانت کرده و انتقام بگیرد. به شدت در سریالها این موضوع را تبلیغ می کنند. اگر زنی در محدودۀ ارتباطات خود آن قید وفاداری را کنار زد دیگر نمی تواند همسر و مادر خوبی باشد. در این صورت خانواده ای بوجود نمی آید. ستون خیمه خانواده های سنتی مادر است. تجربه شده که در بسیاری از موارد پدر خانواده وقتی بی قید بوده است ، آن خیمه خانواده برپا مانده است ، مادر با آن ایثارو فداکاری ،زندگی را حفظ نموده است.



عوامل گرایش به ماهواره در خانواده


  1. تمایل خانواده های ایرانی به دیدن سریال و ترجیح آن به فیلم سینمایی ، تا جائیکه بسیاری از کانال های ماهواره ای اکنون اقدام به پخش سریال در میان برنامه های عادی خودنموده اند.

  2. تمرکز شبکه های ماهواره ای به حوزه هایی از زندگی اجتماعی که جزء حوزه های ممنوع و بعضاً تابوهای جامعه ی ایرانی به شمار می روند ، مانند روابط آزادانه با جنس مخالف ، نوشیدن مشروبات الکلی در مواقع جشن و غم ، عدم تقید به ظواهر مذهبی و کافی بودن داشتن نیت پاک ، روابط نامتوازن میان افراد دارای اختلاف بسیار و بسیاری موارد دیگر از این قبیل.

  3. بیننده در بسیاری موارد به خود حق می دهد تا با ذهن خسته از کار روزانه و یادگیری های اجتماعی خود را با دیدن برنامه هایی بدون محتوا ، اما سرگرم کننده و جذاب هر چند مضر آرام نماید.

  4. وجود برخی سریالهای کم جاذبه ی داخلی که فاقد پاسخگویی به نیاز سرگرمی و رفع خستگی برای دسته ای از مخاطبان ایرانی است.



راهکارهای پیشنهادی


  1. تقویت فرهنگ خودی و نشان دادن ارزش های بالای آن به سطوح پایین جامعه ، دفاع از ارزش های ملی ، ارتقاء سطح آگاهی افراد ، ترویج زندگی معنوی و تقوا ، ترویج الگوهای رفتاری صحیح در خانواده و جامعه.

  2. حرکت مقابله ای صدا و سیما برای ساختن و بازنمایی مجدد ارزش های جامعه و صیانت از حریم خانواده به منظور مقابله با اثرات منفی فیلم های مناسب ماهواره ای.

  3. حرکت آگاهانه و صحیح مدیران فرهنگی جامعه برای کاهش اثرات منفی برنامه های ماهواره.

  4. وظیفه اصلی مسئولان فرهنگی ، ایمن سازی افراد به ویژه نوجوانان و جوانان در برابر هجوم بیگانگان و افزایش قدرت مقاومت آنان است. ایمن سازی نیز با برنامه ریزی های اساسی برای گسترش شناخت معارف اسلامی و باورهای اعتقادی و مذهبی در جامعه میسر است که می تواند با گذشت زمان ، افراد جامعه را به خودآگاهی و خودباوری برساند. به عبارت دیگر باید جوانان عزیز را به گونه ای تربیت کرد که آگاهانه و با اختیار کامل از گناه دوری کنند تا بتوانند از ماهواره به عنوان برنامه تکمیلی بهره مند شوند.

  5. تبیین صحیح پیامدهای منفی ماهواره برای جوانان و والدین آن ها با بهره مندی از مطبوعات ، رسانه ها و انجمن اولیا و مربیان مدرسه.

  6. بی شک محدود آفرینی در استفاده از برنامه های ماهواره بدون جایگزین کردن برنامه های سازنده و مورد علاقه جوانان در رسانه های ملی به نتیجه نخواهد رسید. بنابراین گسترش شبکه های رادیویی و تلویزیونی و توسعه ی برنامه های گوناگون ، باید جزو برنامه های اساسی دولت مردان ، به ویژه مسئولان صداوسیما قرار گیرد.


در اینجا به منظور پیشگیری از گسترش تمایل به برنامه های تلویزیونی ماهواره ها و جلوگیری از تبعات ویرانگر آنها ، چند پیشنهاد ارائه می شود:


  1. توجه به نیازهای طبیعی و مشروع مخاطب: رسانه ملی می تواند با توجه به نیازهای طبیعی مخاطبان ، معرفی الگوها و مدهای مناسب و بومی در مقابله با رسانه های بیگانه است. رسانه می تواند با شناختی که از نظام فکری و اجتماعی مخاطب خویش دارد ، پاسخگوی نیازهای آنان باشد.

  2. ارائه الگوهای مناسب و تبیین پوچی و بیهودگی الگوهای بیگانه: الگوهایی می توانند سبب رشد دیگران شوند که خود رشد یافته باشند. افرادی که در مسیر هدایت ، محکم و استوار هستند و آگاهی به علوم و معارف الهی دارند ، تضمین کننده رشد و کمال انسان ها هستند و باید به عنوان الگوهای موفق و مناسب در رسانه معرفی شده و به نقش آنان در سلامت اخلاقی و اجتماعی و تحکیم بنیان های خانواده پرداخته شود.

  3. تلاش برای تولید سریالهای قوی ، متناسب با باورهای ملی-مذهبی ؛ کیفیت و محتوای سریالهای داخلی باید به دقت بررسی شود. اگر پیام ها چندان ارتباط ومناسبتی با بافت اجتماعی جامعه نداشته باشند ، جاذبه ای هم برای مردم نخواهند داشت. از اینرو سبب گرایش بیشتر مخاطبان به سمت ماهواره گردیده ، و به مرور تنوع و تکثر شبکه های داخلی نیز به پخش برنامه های نمایشی گذشته و تکرار آنها می انجامد.


نتیجه گیری:


برنامه ریزی جهان غرب در جهت هویت زدایی ، دین زدایی ، خانواده ستیزی و خانواده گریزی است و بر اساس این محورها به تولید فیلم و برنامه می پردازد. نگاه اساسی فیلم هایی که توسط رسانه های غربی تولید و از طریق ماهواره به طور رایگان در اختیار خانواده قرار می گیرد از میان بردن نگاه عفیفانه مرد و زن در خانواده است. آنها تلاش می کنند تا زیور عفاف را به عنوان یک عامل مخرب جلوه دهند و تعهد و پایداری افراد خانواده را نسبت به هم از میان ببرند. تاثیر برنامه های کاهواره بر فرهنگ خانواده ها ناشی از قدرت نفوذ و تاثیر گذاری رسانه در جامعه است. رسانه های دیداری و شنیداری بخشی از منش و اخلاق افراد جامعه را تحت تاثیر خود قرار می دهد. اگر خانواده ها به صورت مداوم و مستمر مخاطب برنامه های ماهواره باشند ، قطعاً تاثیر بسیار عمیقی بر آنها خواهد گذاشت ، بویژه دختر و پسر جوانی که آمادگی پذیرش افکار مختلفی را دارند.


تبلیغات سوء شبکه های ماهواره ای اثرات مخربی ذر اعتقادات ، تفکرات ، شخصیت و تربیت خانواده ها بویژه زنان و جوانان دارند و افراد را از تفکرات و اعتقادات صحیح خود جدا می کنند. تمام هدف این برنامه ها نابودی سلامت فکر و رفتار افراد است. مشاهده دائم برنامه های نامناسب ماهواره افراد را دچار حالت مسخ شدگی و از دست رفتن عقلانیت می کند و خانواده های تحت الشعاع این برنامه ها از مسیر اصلی تربیتی خود که رشیه در مکتب اسلام دارند فاصله می گیرند.




منابع:


1)شکربیگی ، عالیه (1391). رسانه ، زنان و مناسبات خانواده ، نشست انجمن جامعه شناسی ایران.


1)آزاد ، تقی ، رسانه ها و فرهنگ ها ، سروش ، تهران ، 1372.


2)ثنایی ، باقر (1379). آسیب شناسی خانواده ، نشریه ی پژوهشی تربیتی ، سال اول ، شماره ی 3.


3)خیری ، حسن ، (( دین ، رسانه ، ارتباطات اجتماعی )) ، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ، قم ، چاپ اول ، 1389.


4)رفیعی ، زهرا ، آسیب شناسی خانواده ی ایرانی ، نشریۀ همشهری ، 24/11/1384.


5)زندی ، مجید ، چشم های شیطانی ماهواره ، نشریۀ جمهوری اسلامی ، 14/06/1385.


6)نگارش ، حمید ، و گروهی دیگر ، تبلیغ دین از منظر دین ، زمزم هدایت ، قم ، چاپ اول ، 1383.


7)هوور ، استوارت ، ترجمۀ مجید اخگر ، (( برگزیدۀ دانش نامۀ دین ، ارتباطات و رسانه ، هنر و اندیشه ، قم ، چاپ اول ، 1388.



































="mso-element: footnote;" id="ftn1">

[1] کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، مشاور حوزه علمیه خواهران گرمسار


 10 نظر

جام جهان در دست کیست ؟ (جام جهانی و انتظار)

05 تیر 1393 توسط طلبۀ کوچک

بَقِيَّةُ اللّهِ خَيْــرٌ لَّكُمْ

بَقِيَّةُ اللّهِ خَيْــرٌ لَّكُمْ

بَقِيَّةُ اللّهِ خَيْــرٌ لَّكُمْ


صفحه ی جامعه مجازی ام را رفرش مجدد می زنم. به ناگاه مطالبِ دوستان همه رنگ و بوی فوتبالی میگیرد!! یکی داور را به طوفان ناسزا سپرده و دیگری از غیرت ایرانی میگوید و به آن می نازد، و آن دیگری غرقِ تحلیلِ شوقِ مسی بعد از گلِ دقیقه ی 90 و . .

مطالبِ فوتبالی به سرعت برق و باد بیشتر و متنوع تر می شوند و من تازه فهمیده ام امشب ایران با آرژانتین بازی داشته!!!


برایم چندان حزن آور نبود این شکست و این میدان ، البته بردشان برایم سرور آفرین می بود اما چه فرقی می کند برد یا باخت!! شاید کسانی بر من خرده گیرند که : “ای بابا مگه تو عـِـرقِ ملی نداری آخه ؟” . و من باز هم در هجوم امّا ها و اگر های ذهنم ، حلاجی میکنم که چگونه پاسخش گویم تا از سطحِ کلامم به عمقش رسد!!

اما از این هیاهوی ذهنی ام می گذرم و شرح را ناتمام باقی میگذارم، او را می سپارم به برداشت های ِصحیح یا غلطش! همه چیز را که نمیشود مو به مو شرح داد و گفت منظورم آن است و این نیست و یا این است و آن نیست!!

بلی داشتم میگفتم چه تفاوتی دارد برد یا باخت در میدانِ بازی ، آنهم در دنیایی که با بازی سرگرمت می کنند تا مقصد فراموشت شود. بُرد کجا مهم است و باخت کجا ؟ غیرت در کجاست که معنای حقیقی اش را نمایان می سازد ؟!


روزها بود که میخواستم حزنم را در این خانه با دیگرانِ هم دردم تقسیم کنم، دردی که هر آن مرا نیشتر می زند که ایرانی قبل از بُرد ورزش و بازی اش باید در میدان غیرت و فرهنگ و دینداری بُرده باشد ، وگرنه همان به بازی را نیز ببازیم !

امروز که جوابیۀ مستر “جیزالدوله” - طنزپرداز معروف - را که در اعتراض مردم به نوع پوشش دار و دستۀ بی هنرانِ ایرانی می خواندم ، حزنی بی بدیل جانم را به باد کتک گرفت و روجم زار زار گریست برای ادبِ این مبادیِ آدابِ طنز. البته شاید به خیال خود خواسته بذله گویی کند تا دلِ ما جماعت برزیل نرفته را اندکی شاد سازد، اما گمان نمیکنم اینگونه باشد چرا که بسیار مصرانه و جدی مرقوم فرموده بودند:

اصلا به کسی چه من چه می پوشم و اعلام میکنم نمایندۀ هیچ کسی در برزیل نیستم و صرفا به عشقفوتبال رفته ام.. .. و شلوارک میپوشم تا شورت پوشان را تشویق کنم . میپوشم تا پاره ای از اعضای بدنِ شماها که چشمِ دیدنِ تفریحِ ما را ندارد—– جیـــــــــززز (ببخشید ناچار به سانسور هستم)


بلی اینگونه است که نمیدانم این عرقِ ملی را کجایِ دلم جای دهم وقتی می بینم قسمتِ اصلیِ بدنۀ وطنم که ایمان و شریعتمداری است را کنده اند و در زباله دانِ فرودگاه طهران شوتش کرده اند!


حالا این جایِ داستان را داشته باشید :

تعدادی از اعضایِ تیم بوسنی در نمازِ جمعۀ شهرِ محل اقامتِ کنونیِ شان در برزیل که کوبابا نام دارد ، شرکت کرده اند!! دست از بندگیِ معبودشان نکشیده اند و بازی را خیلی جدی نگرفته اند. بازی هر چه باشد بازیست.

نمی دانم شاید یوم الحسرة روزی ست که باید حسرتِ بازی های باختۀ دنیا را خورد . . کسی چه می داند!!


هر روز اخبار تازه تری از برزیل می رسد و گوش جهانیان را به قدری پر کرده که دیگر اخبار داعشان و بحرین و سوریه و میانمار و پاراچنار و مصر و .. شنیده نمی شود!

90 دقیقه از مقابل جعبۀ جادو جم نمیخوریم و همه چیز عالیست، بساط ها پهن و دلها همه مشغولِ یادِ معبود . مغروقِ و مبهوتِ بندگی کردن برای او ( البته این سوی قضیه را هم انکار نمیکنم که ورزش خوب است و جوانها را

از اعتیاد ( :D ) و غیره و ذلک دور می سازد و هم چنین انکار نمیکنم ک این بهانه ها لازم است برای دورِ هم نشینیِ خانواده ، آنهم در عصری که به ندرت می توان خانواده را یکجا و در کنارِ هم دید)


آری میگفتم منِ ایرانی در انتظارِ یک گل یا پاسِ زیبا و دریبل های به موقع می نشینم و کِیفم را مدام کوک میکنم گاه از گل نشدن و یا پاسی اشتباه و یا آفسایدی حساس ، آه می کشم و غم خانۀ دلم را مشغول می دارد، آنچنان غمی که گویا عذابی خوفناک نازل شده.. توپ که به سمتِ میدانِ حریف همچو بَبر میغرد تا دروازۀ حریف را بدرد ، آنچنان مسرورم که گویا خداوند هبه ای از بهشت نازل کرده. و اما یادمان رفته زمین ، زمینِ بازی است و بازی برد و باختی دارد نه چندان اخروی..


و اما می خواستم بدین جا رسم تا بگویم انتظارها، طپش های قلبمان، حزن و سرورمان را خوب در بازی ها زیر ذره بین ببریم و میزانش را جایی ثبت کنیم؛ حزن و ضربانهای قلبمان در بازی را ثبت کنیم تا مقایسه اش کنیم با حزنی که فراقِ بقیه الله برایمان دارد ، با طپش های قلبمان و میزانِ منتظر بودنمان برای ظهورِ گلِ وجودش!

آن روز مباد که آه حسرت سر دهیم و گوش افلاکیان را ناخرسند سازیم، چه رسد به اویِ اصلی . .


سخنی باقی نیست جز اینکه “بقیه الله خیر لکم”

سرتان بی درد و دلتان با درد باد ان شاء الله

آهای دنیا! *

دیر یا زود جام جهانی تمام می شود،

اما آنچه باقی می ماند، فریاد توست در جست و جوی عدل و داد.

قهرمان واقعی را بچسب! مردی از تمام ملت ها! مردی برای همه!


خدایا! چیزی خیلی زیاد از ارزش های آدمیزاد کم کرده است؛

نیامدن بقیه الله را می گویم! غیبت را! تروریست ها، الباقی شیطان بزرگ اند،

اما تو هنوز مابقی خودت را به ما بدهکاری… بقیه الله را… بفرست او را…


خدایا! این جام ها، و هزاران از این جام ها، با این همه ناداوری ها، کام بشریت را سیراب نمی کند.

خدایا! گذشت دوره ای که توپ گرد، سرگرم مان کند.

می بینی! ما حتی از زمین فوتبال هم دنبال آن زمینی می گردیم که تو وعده اش را به عدل و داد داده ای…

و آن روز بیشتر می چسبد خواندن این سرود؛ «سر زد از افق، مهر خاوران…».


____________________________________

* قدیانی در فارس نوشته بود

شاهدِ دردِ ایرانی و غیرت اسلامی :

 

منبع

 4 نظر

خبری هست ( پایِ منبرِ عمار ولایت ؛ آقای پناهیان )

28 خرداد 1393 توسط طلبۀ کوچک

پیوند: http://www.aparat.com/v/OoJ2Y

داغی بــــه دل اهـــــل ولا نگذارید
بـــر روی غرور شیعه پــا نگذارید

مـا خشم کنیم سفره تان برچیده است
هــی سر به سر غیرت مــا نگذارید

 

+

شما  مخاطب گرامی را دعوت به مشاهدۀ لینک می کنیم

 1 نظر

دو روی سکه تحولات منطقه

28 خرداد 1393 توسط طلبۀ کوچک

دورخیز حق و باطل برای نبرد نهایی . . .  ؟

براحتی می توان حدس زد که آمریکا ، انگلیس و صهیونیست ها از پروژه خود که با نام انقلاب مردمی در شام و سوریه شروع شد و اکنون با ورودش به عراق تلاش می کند خود را در هیبت جنگ شیعه و سنی نشان دهد ، الان چقدر خوشحال و راضی هستند . آنها با این پروژه :

۱- کل پتانسیل جهادیون در سراسر جهان که این قابلیت را داشتند علیه مواضع خودشان اقدام به حرکت های جهادی بکنند ، بدون دردسر یک جا و آن هم در منطقه شامات و خاورمیانه و بیخ گوش ایران جمع کردند و نابودیشان را در یک جنگ فرسایشی خانمان برانداز نظاره می کنند .

۲- آتش فتنه مذهبی و جنگ به اصطلاح شیعه و سنی را که سالیان سال برایش تلاش کردند بر می افروزند.

۳- بدون دردسر ایران ، محور مقاومت و مسلمین منطقه را سرگرم جبهه های فرعی می کنند . جبهه هایی که بدون کمترین هزینه برای خودشان ، هزینه های زیادی را روی دست جبهه مقاومت گذاشت و میگذارد .

۴- موجبات اجرایی شدن طرح خاورمیانه جدید آمریکا و تجزیه کشورهای منطقه که موجب تضعیف و تزلزلشا ن در برابر اسراییل می شود را فراهم می کنند .

۵- بدون اینکه مستقیما وارد جنگی شوند ، اما بازار سلاح هایشان را گرم کردند و به مدد دلارهای سعودی و قطر ، چرخ صنعت نظامی خود را می چرخانند .

تا این جای کار به نظر می رسد جناح کفر و باطل توانسته است تا حدودی به توفیق مد نظر خود دست یابد . امّـا

امّا روی دیگر این پروژه و تحولات مرتبط با آن این است که در بطن همین تحولات نامطلوب ما ، فرصتی استثنایی و بستری برای رشد ، تربیت ، کادرسازی و تشکیلات سازی و ارتقا تجربه نیروهای مقاومت و جبهه حق ایجاد شده که در غیر پیش آمد چنین شرایطی ، دستیابی به آن بسیار دشوار و زمان بر بود . این موضوع عملا موجب افزایش نفوذ ایران در منطقه و افزایش به مراتب بیشتر سطح قدرت نرم و سخت ایران و محور مقاومت نسبت به سال های قبل از این تحولات شده است.

مثلا این که نیروهای مقاومت و حزب الله لبنان تجربه نبردهای هجومی و شهری و خصوصا تجربه آزادسازی مناطق اشغالی را به تجربیات خود افزود و تشکیلاتش را در بسیاری نقاط گسترش داد .
تجربه و کادرسازی که ابعاد و آثارش را در آینده ، بهتر نشان خواهد داد و انشالله ذخیره ای می شود برای روز موعود و نبرد آزادسازی بیت المقدس ..

روزهای پرحادثه و تحولات اصلی در پیش است …
انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا …

 نظر دهید »

دست خدا با جماعت است

20 بهمن 1392 توسط طلبۀ کوچک

وَ الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ فَإِنَّ یَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ وَ إِیَّاکُمْ وَ الْفُرْقَةَ فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّیْطَانِ کَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ (نهج البلاغه، خطبه ۱۲۷)

با جمعیت انبوه همراه باشید زیرا دست خدا با جماعت است و از تفرقه بپرهیزید، زیرا همانگونه که گوسفند وامانده از رمه از سرپرستی چوپان محروم و گرفتار گرگ می شود، انسان جدا شده از جامعه نیز از حمایت و هدایت اولیای الهی محروم و طعمه شیطان می شود.

تفرقه افکنان با پیروی از گام های شیطان به لغزش و انحراف دچار می شوند و کسی که بیراهه می رود و به اختلاف دامن می زند، گویا حتما انتظار عذاب الهی را می کشد. در آیه ۲۱۰ سوره مبارکه بقره می فرماید: هَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا أَن یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ آیا تفرقه افمنان منتظرند که عذاب خدا در پوشش های ابر بر آنان فرود آید؟

تفرقه افکنان با زبان حال و زمینه ای که فراهم کرده اند از خدا عذاب می خواهند، چون نه تنها با پیروی راه های شیطان به خویشتن ستم می کنند، بلکه جامعه اسلامی را به تفرقه کشانده، عذاب الهی را برای خود می خرند. حضرت در جای دیگر می فرمایند خداوند نه در گذشته و نه در آینده با اختلاف و تفرقه به کسی خیری نرسانده و نمی رساند.


منبع: کتاب مفاتیح الحیات

 1 نظر

توصیه ها و دستورالعملهای اخلاقی آیت الله حق شناس " ره " از زبان حجة الاسلام جاودان

14 دی 1392 توسط طلبۀ کوچک

بسم الله الرحمن الرحیم

بیانات اخلاقى آیت الله حق شناس در جان آدمى اثر فراوانى مى گذاشت و شنونده را در مسیر اخلاق و معنویات حرکت مى داد. مطالب ایشان مبتنى بر آیات و روایات و به مناسبت از اشعار و حکایات استفاده مى کرد. مهم ترین مطالبى که ایشان بارها توصیه مى کرد، چنین است:

1 ـ خواندن نماز شب:

«اوّل سفر الى الله سحرخیزى است و آب حیات در درون تاریکى شب به دست مى آید. شیطان سعى فراوانى دارد که ما را از سحرخیزى باز دارد.»

2 ـ حضور در درس اخلاق:

حضور در درس اخلاق را نیاز همگان مى دانست. خواندن کتاب «جامع السعادات» را بسیار توصیه مى کرد و درس مى داد. جوانان را به حضور در جلسه موعظه و اخلاق توصیه مى نمود و مى فرمود:

«در جلسات موعظه ملائکه حضور دارند و بدها را به میمنت حضور خوبها مى بخشند. خودبینى و بزرگ بینى و تکبّر را از ما مى گیرند و عزّت و سربلندى به ما عطا مى کنند.»

علاوه بر استاد اخلاق، داشتن یک رفیق خوب و هشیار را شرط راه مى دانست. خودش نیز در دوران طلبگى دوستان مناسبى را برمى گزید که از آنها مى توان به آیت الله حاج شیخ على مشکینى اشاره کرد.


3 ـ ترک غیبت:

ایشان بارها به ترک غیبت توصیه مى کرد و آن را گناه اوّل عالم به حساب مى آورد. تمام رفقاى طلبه، بازارى و… مسائل فرعى غیبت را هم مى دانستند و رعایت مى کردند. ایشان نکات دقیق مسئله غیبت را به مردم یاد مى داد و آنان را از انجام آن برحذر مى داد. اصولاً بر حفظ زبان تأکید فراوانى داشت. به جوانان مى فرمود: مواظب زبانتان باشید، خدا حاجتتان را برآورده مى کند.


4 ـ نماز اوّل وقت:

اوّلین توصیه ایشان به کسى که خدمت ایشان مى رسید، توجه به نماز اوّل وقت بود. به دانش آموز مى فرمود: اگر نمازت را اوّل وقت بخوانى قبولى تو را در امتحانات تضمین مى کنم. در این رابطه حجة الاسلام محمد على جاودان مى گوید:

«یک روز با یکى از دوستان محضر ایشان رفته بودیم، آن وقت منزل ایشان نزدیک مسجد امین الدوله بود. مجلس هم مجلس خاصى بود. ایشان دفعتاً شروع به صحبت کردند و فرمودند: به آقا حجة بن الحسن عرضه داشتم من یتیم هستم و پدر ندارم. فرمود: من پدر شما هستم. حضرت سپس به من امر کردند: نماز جماعت، نماز شب، توجه به درس و مطالعه. آقاى حق شناس این سه مطلب را در زندگى به جا مى آورد و هر سه وصیت حضرت را به دقت انجام مى داد. گاهى مى دیدم بى وقفه سه ساعت مطالعه مى کند و سعى مى کند حتّى یک نمازش را هم فرادى نخواند. نماز شب را هم ترک نمى کرد و اساساً رفقاى خود را افرادى مى دانست که در نماز جماعت حاضر مى شوند.

5 ـ اهتمام به زیارت عاشورا:

براى برآورده شدن خواسته ها، خواندن زیارت عاشورا را ـ با دستور خاصى ـ توصیه مى کرد و آن را بسیار مجرّب مى دانست. دستور چگونگى زیارت عاشوراى ایشان از حضرت آیت الله العظمى بروجردى بود. در این شیوه ابتدا یکصد مرتبه تکبیر و سپس یک بار سلام و لعن زیارت خوانده شود، سپس زیارت عاشورا را آغاز و تا اوّل لعن، قرائت کند. در اینجا برخیزد، دو رکعت نماز به حضرت ابا عبدالله هدیه کند و پس از نماز صد مرتبه تکبیر بگوید و دوباره متن زیارت عاشورا را بخواند. آنگاه لعن و سلام را صد مرتبه تکرار و زیارت را تمام کند و بعد دو رکعت نماز زیارت بخواند. این عمل را باید چهل روز به طور مستمر به جا آورد. ایشان مسائل بسیار مهمّ را با این شیوه حل مى فرمود.

حضرت حجة الاسلام جاودان در این رابطه مى فرماید:

«من نمى دانم ریشه این توجه فراوان از کجاست، اما خودشان از همان دوره تحصیل نزد آقاى بروجردى نقل مى کرد که مدتى زیارت عاشورا را خواندم هنوز به روز چهلم نرسیده بودم که شک کردم که آیا این خواندن تأثیرى دارد یا خیر؟ همان شک مرا از عمل بازداشت، زیرا عمل با شک اثر گذار نیست. فردا هنگامى که در مدرسه فیضیه مباحثه مى کردم، شخصى پشت درب آمد و گفت: فلانى را صدا کنید. من گفتم ایشان داخل شود. گفتند: داخل نمى آید. رفتم جلوى درب آن شخص به من گفت: دیشب ولىّ عصر را در خواب دیدم، فرمود به فلان حجره برو و به فلانى بگو در عمل زیارت عاشوراى خود شک نکند و این عمل را ادامه دهد. ایشان تمام حوائج خود را به این شکل برآورده مى کرد و به دیگران هم همین را توصیه مى کرد. یکبار فرمود:

من براى خرید خانه پول کم داشتم و به کسى هم نمى گفتم. شروع به خواندن زیارت عاشورا کردم. وسط زیارت کسى درب خانه را زد. درب را باز کردم. آن شخص مبلغ را داد و رفت و کمبود مبلغ خانه به آن حل شد.

بار دیگر نقل مى کرد:

یک آقایى در زمان شاه دختر دانشگاهى داشت که در جریان سیاسى او را گرفته بودند و آزادى او بسیار مشکل بود. پدر وى که تاجر طراز اوّل بازار بود حاضر شده بود مبلغ سه میلیون تومان بدهد تا او را آزاد کنند، اما نتوانست! من به وى گفتم: من دخترت را تا چهل روز آزاد مى کنم شروع به خواندن زیارت عاشورا کردم. روز چهلم دختر وى آزاد شد. براى تشکر از من، مقدارى ماست آورد.»


6 ـ برپایى روضه:

یکى دیگر از توصیه هاى ایشان برپایى روضه به ویژه روزه حضرت على اصغر(علیه السلام) بود و این کار را داراى برکات فراوانى مى دانست.

حجة الاسلام جاودان در این زمینه مى گوید:

«هر وقتى یکى از دوستان ایشان به حج مشرف مى شد، ایشان براى ملاقات مى آمد و مى فرمود: دعاى شما که از حج آمده اید، مستجاب است سپس دعا کرده و روضه حضرت على اصغر(علیه السلام)مى خواند و توسل مختصرى برپا مى شد. یک وقت مى فرمود: من متوسل به حضرت اباعبدالله(علیه السلام)بودم، حضرت را دیدم که قنداقه کوچکى بر دست داشتند و حاجتم برآورده شد.»

7. تدبر در قرآن

ایشان توصیه فراوانى به تدبر در قرآن مى کرد و فرمایش پیامبر را که مى فرمایند: «افضل اعمال امتى قراءة القرآن مع التدبر» گوشزد مى کرد. از منظر ایشان مطالعه تفسیر یکى از مصادیق تدبّر است.

حجة الاسلام جاودان در این زمینه مى گوید: من خود دیده بودم که ایشان سحرها پس از اتمام اعمال عبادى، شروع به خواندن دعاى سحر مى کرد و به تدبّر در قرآن مى پرداخت و در بعضى اوقات تفسیر «مقتینات الدرر» را مى خواند. دوستان مى گفتند: ایشان سالهاى اول انقلاب ظهرهاى یکشنبه با سرعت خود را به خانه مى رساند تا تفسیر آقاى جوادى آملى را گوش کند.

سالهاى اولى که خدمت ایشان رسیدیم سه تا بحث عمومى براى مردم مى کردند. در یک درس مسئله مى گفتندآنهم بسیار دقیق شاگردان هم اگرچه بازارى بودند، اما پاى منبر بزرگ شده بودند. آنها بازارى بودند اما ادبیات عرب را نزد مرحوم شیخ محمد حسین زاهد خوانده بودند. درس عمومى دیگر تفسیر و سومى درس اخلاق بود.

8.توجه به هدایت

یکى از توجهات فراوان ایشان مسئله هدایت بود. تمام همّت خویش را در مسیر هدایت گمراهان به صراط مستقیم قرار داده بود.

حجة الاسلام جاودان مى گوید: شاید هزار بار آیه (ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم) را از ایشان شنیدم و در جانم قرار گرفت. مى فرمود: شما کار بکنید، خداوند کمکتان مى کند. خودتان هم پایدار مى شوید. ایشان مى گفت: اگر روزى بیاید که درب این مسجد را ببندند و نگذارند صحبت کنم، به مسجد جمعه تهران مى روم و روى پلکان مسجد مى نشینم و براى مردم حدیث و آیه مى خوانم. خود ایشان از مرحوم شاه آبادى نقل مى کرد که دستگاه دولتى به آقاى شاه آبادى گفته بود منبر رفتن براى شما ممنوع است! ایشان در جواب گفته بود: منبر نمى روم، ایستاده حرف مى زنم، نشسته حرف مى زنم، من باید حرف بزنم! آقاى حق شناس بارها مى فرمود:

«مأموران رضا شاه به مسجد جامع آمدند و به آقاى شاه آبادى گفتند: رئیس شهربانى شما را خواسته است. ایشان توجه نکرد و به حقارت عرضه داشت: رئیس شهربانى چه کسى است؟ راه خودشان را رفتند. مأمورین هم دنبال ایشان آمدند تا به کوچه سرپولک در خیابان سیروس رسیدند. دوباره مأموران آمدند و با ایشان شروع به صحبت کردند باز ایشان توجه نکرد ماشین را آورده بودند به جایى که ایشان را سوار کنند. مأموران به ایشان گفتند: رئیس شهربانى این مرد است. ایشان به رئیس شهربانى اشاره کرد که بیا دست مرا بگیر رئیس شهربانى جرأت نمى کرد. ایشان هم راه خود را ادامه داد و به منزل رفت صبح زود مثل هر روز اوّل وقت نماز صبح آمد و نماز را برپا کرد. هیچ هراسى از کسى نداشت.»

دلسوزى ایشان براى هدایت خلق محسوس بود و غیرت فراوان براى هدایت مردم داشت. یکى از دوستان مى گوید:

«در دوره اى از زمان طاغوت رفتن به سوى کربلا مشکل شده بود. ایشان قصد زیارت کربلا کرد. دوستان مشایعت کرده و ایشان به زیارت رفت، اما زود از زیارت برگشت. پرسیدیم: چرا به این زودى برگشتى! گفت: حضرت امام حسین(علیه السلام) را دیدم که اظهار داشت ما بیشتردوست داریم شما در شهر خود مردم را هدایت کنید، لذا پس از انجام زیارت سریع برگشتم.»

مى گفت: در خواب رسول خدا (صلى الله علیه وآله) را دیدم. حضرت فرمود: تا مردم را هدایت مى کنى، به تو عمر مى دهیم.»


 1 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11

معبری به آسمان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • پایِ منبرِ عمار ولایت ؛ آقای پناهیان
  • دلنوشته
  • دلنوشته
  • درس اخلاق
  • طلبگی
  • حجاب
  • اخبار حوزه
    • اخبار پژوهشی
  • توصیه های مقام معظم رهبری
  • مناسبتی
  • مقالات علمی
  • منتظران ظهور
  • خانه

آرشیوها

  • مهر 1395 (2)
  • شهریور 1395 (4)
  • مرداد 1394 (6)
  • مرداد 1393 (1)
  • تیر 1393 (3)
  • خرداد 1393 (2)
  • بهمن 1392 (1)
  • دی 1392 (2)
  • آذر 1392 (6)
  • آبان 1392 (3)
  • مهر 1392 (5)
  • شهریور 1392 (2)
  • بیشتر...

آمار

  • امروز: 25
  • دیروز: 4
  • 7 روز قبل: 8
  • 1 ماه قبل: 279
  • کل بازدیدها: 119901

اوقات شرعی

آیه قرآن
حدیث موضوعی

کد برای وبلاگ، کد آهنگ وبلاگ، کد قالب وبلاگ بلاگفاکد مداحی برای وبلاگ، کد نوحه برای وبلاگ، کد مولودی برای وبلاگحب العباس :: کرامات حضرت ابوالفضل

کد ذکر ایام هفته
  • کد نمایش افراد آنلاین
  • معبری به آسمان

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس