امشب دختری در آغوش پدر ، آرام می گیرد . .
16 آذر 1392 توسط طلبۀ کوچک
امشب به وعده گاه نخستین باز می گردی..
آن جا پدر و ملائک، به اشتیاق، در انتظار تو هستند..
امشب آسمان گرفته و تاریک است و باد خزان غبار مرگ می پاشد.
گریه امان اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را بریده است
و عشق از غم این هجران،
و اندوه هجرت تو گل تازه شکفته و معطری که در قلب بهار می پژمرد، زار می نالد، آرام و قرار زینب علیهاالسلام ، رفته است..
سرانجام آن لحظه فرا رسید
و
رقیه علیهاالسلام کوچک زینب، از خاک تا افلاک پر کشید..